۱۳۸۹ اسفند ۱۲, پنجشنبه

اخطارنامه ی دوم به رهبر


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الذین حقت علیهم کلمت ربک لا یومنون ولو جائتهم کل ءایه حتی یروا العذاب الالیم. فلولا کانت قریه ءامنت فنفعها ایمانها ؟ الا قوم یونس لما ءامنوا کشفنا عنهم عذاب الخزی فی الحیوه الدنیا و متعناهم الی حین.
ولو شاء ربک لآمن من فی الارض کلهم جمیعا، افانت تکره الناس حتی یکونوا مومنین؟وما کان لنفس ان تومن الا باذن الله، و یجعل الرجس علی الذین لا یعقلون.قل انظرو ماذا فی السماوات و الارض؟ و ما تغنی الایات و النذر عن قوم لا یومنون.فهل ینتظرون الا مثل ایام الذین خلوا من قبلهم؟ قل فانتظروا انی معکم من المنتظرین.

گذشته از شب این روزهای ظلمانی
رسالتی ست در این ابرهای طوفانی
مگر به معجزه ای چشم آسمان نگرد
بر این زمین دل افسرده از پریشانی

آقای خامنه ای
می دانم که می دانی انقلاب بزرگ آغاز شده است. می دانم که می دانی جهان در آستانه ی  تغییری عظیم ایستاده است. می دانم می دانی که  انسان بر درگاه بلوغ عقلانی منتظر است تا کسی دستی بر عقلش بکشد تا وجودش را در نور غرق کند. می دانم که می دانی فجر شما گر چه فجر بود و به قدر خود نشانه ی نزدیک بودن صبح و مایه ی چشم روشنی برای مستضعفان و صالحان، اما فجر کاذب بود و می دانم می دانی فجر صادق دمیدن آغاز کرده است و دیگر روزگار نور نمودن و تیره بودن گذشته است.
این که در گوشه ای از زمین پوستی و کاغذی را در آتش انداختند خود نشانه ای بزرگ است که روزگار گذر از ظاهر کتاب فرا رسیده و امروز روز آغاز راه یافتن به باطن است. این نشانه ای مبارک است اگر مسلمانان به جای متهم کردن شیطان و وارد شدن در بازی پلید و ماهرانه ی او به خود نظر بیفکنند و در آئینه ای شفاف تمام قد مسلمانی خویش را برانداز کنند و عیبهای خود را ببینند و البته اصلاح کنند.
آقای خامنه ای
اگر به انصاف نظر کنی همعقیده ام خواهی بود اگر که بگویم قرآن را پیش از این ، این شما و دیگر زمامداران امور مسلمین در جای جای ممالک داعیه دار اسلام بوده اید که پاره پاره کرده اید و در آتش تعصب و جهل خویش سوزانده اید. زمامدارانی که یکی خود را پادشاه مسلمین جهان می داند ، دیگری خود را خلیفه ی پیامبر می خواند و آن یکی بر طبل امیرالمونینی خویش می کوبد و این دیگری بر ولی امری خود سر تکان می دهد و خود را نایب امام عصر می پندارد. آری، این که امروز در آتش ظاهر سوخت ، پوستی بود و کاغذی و نقشی.
آن کشیش نادان نه قرآنی را که کلام خداست بلکه قرآنی را به آتش کشید که مستمسک همه ی شما بود برای ادامه ی قدرت و هر یک بخشهایی از آن را فراموش کرده و پشت سر انداختید و بخشهایی را که به نفع مطامع شما بود بر داشتید و تبلیغ کردید. قطعا خداوند از شما خواهد پرسید و شما باید به اکراه یا به میل پاسخگوی اعمال خود باشید.
آقای خامنه ای
آن نادان دانمارکی نه تصویر پیامبر مکرم الهی بلکه آن چهره ای را به نقش درآورد که شما و مسلمین از پیامبر خدا پیش از این با اسلام های کاریکاتوری و اغراق شده و اعمال و رفتار جاهلانه خود در ذهن او ساخته بودید. کاریکاتور پیامبر اسلام را آن دانمارکی بیچاره نبود که خلق کرد. این حکومت شماست که به ساحت پیامبر توهین کرده و می کند.
آقای خامنه ای
آیا براستی مراد شما از جامعه اسلامی همین کاریکاتوریست که از اسلام ترسیم کرده اید؟ آیا تلقی شما از حکومت اسلامی حکومتی ست که باید مواظب باشد که در روز چند تار موی زنان بیرون میاید ؟ مواظب مردم باشد که نمازشان را خوانده اند یا نه ؟ باید مواظب باشد که کسی روزه اش را نخورد ؟
چه اسلام کودکانه ای ست این اسلام. گاهی با خود فکر می کنم که آیا اگر امروز پیامبر مکرم اسلام یا امیر المومنین حاکم این جامعه بودند هم همین وضع وجود داشت ؟ مثلن سلمان ها و ابوذر ها و مقداد ها و عمارها و ... هر یک سوار بر اتومبیل گشت ارشاد! با چماقی به خیابان می آمدند و اسلام را تبلیغ می کردند و مردم را ارشاد ؟
آقای خامنه ای
از شما می خواهم تا دستور دهید یک روز رادیو و تلوزیون را ساکت کنند و به اداراتتان بفرمائید بنرهای رنگارنگ تبریک و تسلیت و گرامی می داریم و محکوم می کنیم را جمع کنند تا ببینیم اسلامی را که شما مدعی آنید غیر از بوق های تبلیغاتی در کجای جامعه می توان دید و کجاست؟ از اسلام شما فقط نماز جماعتی باقیست که عده ای امام جماعت حقوق بگیرند تا نماز یومیه خویش را بخوانند.این ستون خیمه ی دین شماست و چادر این خیمه نیز چادریست که به زور بر سر زنان نگاه داشته اید.خیمه ای که در درون آن نه نوری هست و نه هدایتی.
مساجد شما امروز مصداق سخن پیامبر مکرم اسلامست که در بیان احوال مردم آخرالزمان فرمود مساجد را آباد می بینی در حالی که از هدایت خالی ست.مناره های به آسمان سرکشیده و قرآنی که از گلوی خوانندگانش بالاتر نمی رود. قرآن برای شما نه کتاب هدایت که کتاب هنر نمایی خوانندگان شده و معانی روشن و آسمانی آن در زرق و برق تجوید و کشیدن ولا الضالین گم شده است.
آقای خامنه ای
روح دین عدالت است و انسان دوستی و همه ی تمرینهای روزانه آن چون نماز و روزه و ...اگر از ما مومنی انسان دوست و عادل نسازد به هیچ دردی نمی خورد . نمازی که انسان را تعالی نمی بخشد نماز نیست. بهتر است شما به عنوان حاکم ، مواظب زیر مجموعه ی خود باشید و آنچه وظیفه ی شماست انجام دهید به جای آنکه قیم لباس و نماز و روزه ی مردم بشوید و چنان وانمود کنید که دین خداوند به تار موی زنان وصل است که اگر بیرون بیاید اسلام از بین می رود و اگر تو برود اسلام باقی می ماند. اسلام خواهد ماند چرا که خداوند ضامن دین خویش است و این من و شما هستیم که می آییم و می رویم.آیا شما پنداشته اید که اگر نباشید دین خدا به باد خواهد رفت؟
آقای خامنه ای
بهتر آنست شما و عاشقان شما نه نگران اسلام باشید و نه نگران قرآن چرا که خداوند خود بهترین حافظ دین خویش و ذکر خویش است و عصر اسلام راستین و حقیقت قرآن تازه آغاز شده است، چه شیطان بخواهد و چه نخواهد. بلکه باید نگران اعمال خود باشید و به اصلاح خویش به جد بکوشید که روزگار پاسخگوئیتان فرا رسیده است  و شما هنوز خود را به غفلت زده اید و نزدیک است که نه فقط خود که مردم به استضعاف کشیده شده و ستم پذیر خود را نیز با خود به کام عذاب الهی ببرید.
آقای خامنه ای
هشیار باشید ، صبح نزدیک است. به زودی نشانه ها در آسمان و زمین آشکار خواهد شد و نوبت بزرگترین آزمون شما فرا خواهد رسید. شما را می ترسانم از روزی که پس از عمری ادعای مسلمانی در بزنگاه سفر مرتد شوید و برای اثبات فجر کاذب خود طلوع فجر صادق را انکار کنید. شما را بر حذر می دارم از آن زمان که چنان متملقان و چاپلوسان و هواپرستان شما را بفریبند و تقدیس کنند که خود فریب خورید و بپندارید که خورشید و ماهید و دیگر به کلی فراموش کنید که ولایت جامه ای نیست که بر قامت عدالت و علم  شما اندازه اش کرده باشند.
آقای خامنه ای
و اگر آن نور آسمانی ظهور کند و شما را نفی کند آیا خواهید پذیرفت و تسلیم خواهید شد یا در برابر او صف آرایی خواهید کرد و خواهید گفت من فقط  نایب کسی هستم که از نشانه های حقانیتش اینست که باید مرا تایید کند!
آقای خامنه ای
داستانیست که خود بهتر از هر کس می دانید: شنیده ام که یهودیان شبه جزیره در روزگار بعثت پنجمین پیامبر اولوا العزم اسلام و آخرین فرستاده ی الهی حضرت محمد مصطفا ( که سلام خداوند بر آنها )، اغلب مهاجرانی بوده اند که از سالها پیش منتظر بوده اند و از نقاطی مختلف به شوق گرویدن به پیامبر آخرالزمان و موعود پیامبران که مطابق پیشگویی ها قرار بود در سرزمین حجاز به رسالت بیاید، به آن ناحیه هجرت کرده و بشارت آمدنش را به مردم می دادند. اما همین منتظران مشتاق و رنج هجرت و بار غربت کشیده در راه وصال، آنگاه که پیامبرشان مبعوث شد تبدیل به دشمنان اصلی او  و پیامش شدند. تا آنجا که آیات بسیاری از کلام خداوند در کتابش خطاب به همین منتظران دیروز و دشمنان امروزاست. آقای خامنه ای نکند شما و منتظران شهر شما نیز گرفتار حیله های شیطان شوید و آنگاه که نور را نافی تاریکی های خود ببینید با آن بجنگید و سعی کنید که با سرسختی و لجاجت هوای نفس خویش را پاسداری کنید. و به جای آنکه خود را برای حق بخواهید و اصلاح کنید، حق را به خاطر خود دوست بدارید و اگر تاییدتان نکرد و به پرسشتان کشید با او برآشوبید. وای بر کسانی که چنین سرنوشتی را برای خود می خرند. 
آقای خامنه ای از شما می پرسم: آیا فکر می کنید آن امامی که شما خود را نایب او می دانید و منتظرش هستید هم اگر بیاید کسی چون شماست و همین گونه که شما جامعه را اداره کرده اید جامعه را اداره خواهد کرد؟ اگر آری ، که چنین کسی نه تنها امام نیست که انسانی ست چون خود شما و دیگران ، و بود و نبود و غیبت و حضورش یکی ست و چه بسا اگر نباشد لا اقل امید به او شاید برای خلق کار ساز باشد، و اگر نه پس چرا شما مصرید که با اینهمه نواقصی که دارید خود را نایب بر حق او بدانید؟ آیا بهتر نیست به جای خرج کردن از اعتبار ولی خداوند برای بقای خویش و این کافرستان و ظلمکده ای که به نام دین و با دست خویش ساخته اید، خود و عاشقانتان با عمل درست و استوار برای آن جان آسمانی به جای اسباب شرمندگی ، مایه ی وجد و سرور باشید؟ آیا می اندیشید او نیز با فرا فکنی، همه ی مشکلات بشر را به دوش آمریکا و انگلیس و ایادی داخلی و خارجی آنان می اندازد؟ اگر خدای سبحان از انسان می پذیرد که در پاسخ به گناهان خویش شیطان را مقصر بداند و از عقوبت الهی در امان بماند از شما نیز پذیرفته خواهد بود که مسبب همه ی مشکلات بشر را شیطان بزرگ بدانید.اما این توجیهی کودکانه است که نه خداوند آن را پذیرفته و می پذیرد و نه خلق خدا و تنها برای شما و عاشقانتان توجیه آرامش بخشی ست. آیا او و پیروان او نیز هر کس را که از ستمی فریاد برآورد جیره خوار و مزد بگیر و منافق و برانداز و ... می نامند و به زندانش می اندازند؟ و او را از حقوق انسانی اش محروم می کنند؟
آقای خامنه ای
والله دشمن دانا که غم جان بود ، بهتر از آن دوست که نادان بود. پیروان شما اغلب انسانهایی هستند که تا لب می گشایند ناسزا و زشتگویی از دهانشان بیرون می ریزد و افترا و تهمت و غیبت خوراکی ست که اگر یک روز از آن نخورند گویی به فرایض دینشان عمل نکرده اند و شب سر راحت به بالین نخواهند گذاشت.نفرت و کینه و تنگ نظری چنان کورشان کرده است که دیگر گویی نه گوشی برای شنیدن دارند و نه چشمی برای دیدن و نه قلبی برای فهمیدن و انگار شیطان در ازای همه ی این اعضای نداشته به آنان دهانی برای بدگویی و دستی برای ضرب و جرح خلق داده است. چه بد است سرانجام کسانی که فساد می کنند اما می پندارند که مصلح اند.  
آقای خامنه ای به یاد ندارم تا امروز روایتی دیده یا حتا شنیده باشم که در زمان ظهور حکومتی هست که با اختیار عنان به دست ولی خداوند بسپارد. آیا شما و حکومتتان را از روایات جا انداخته اند؟ آیا شما منتظرید امام زمان بیاید و از شما به خاطر اینهمه ستم که بهتر است به جای شمردن آنها به نتایج آن نگاه کنیم که همین جامعه ی بیمار و مشرک و ناهنجاری ست که ساخته اید قدردانی کند؟ متعجبم از کسانی که تا سخن از ظلم های تو می رود صدایشان به آسمان بلند می شود و گوش فلک را کر می کنند که کدام ظلم؟ و تو را حضرت ماه و خورشید و سید مظلوم می خوانند.  همینها اگر مریضی را به علت سرماخوردگی پیش پزشکی ببرند و بعد از مدتی او را با انواع بیماری های مهلک و عذاب آور ببینند آیا کافی نیست تا به طبابت طبیب تردید کنند؟  آیا جامعه ی شما امروز بیمار نیست؟ جامعه ای که هم معتاد است هم رشوه خور است هم ربا بگیر است هم فقیر است هم دزد و دروغگوست هم تهمت زن و افترابند و خلاصه هر چه را که بخواهی در آن به وفور می توانی ببینی؟ اگر انسانی دارای این خصوصیات باشد از نظر شما انسان سالمی ست؟ جالب اینجاست که چنین انسان بیماری مدعی طبابت هم باشد! و بخواهد همه بیماری های بشر را درمان کند! کل اگر طبیب بودی   سر خود دوا نمودی ...
آقای خامنه ای
اگر این جامعه از دید شما و عاشقانتان سلامت است و روز به روز به لطف هدایت های شما به سوی فتح قله های ترقی و پیشرفت قدمهای چند تا یکی برمی دارد،از دید من اما جامعه ایست به قهقرا رفته و سقوط کرده و آلوده که در آستانه ی عذابی هولناک ایستاده و کور و کر شده و خود را بهترین می داند! به شما و همه ی پیروان چشم و گوش بسته ی شما هشدار می دهم که فرصت زیادی برای توبه و بازگشت ندارید. خود را اصلاح کنید پیش از آنکه خداوند سبحان به عذابی سخت معذبتان فرماید تا عبرتی شوید برای عبرت گیران و در آن روز در خواهید یافت که خداوند و رسولش و ولی خدا از شما تبری جسته اند و شما را با گناهانتان وا نهاده اند تا دست انتقام الهی با شما آن کند که با ظالمان پیش از شما کرد.
توفیق توبه و عاقبت خیر را برای خویش و شما از خداوند سبحان می طلبم.
والسلام علی من اتبع الهدی



سید سعید
8 ذی قعده 1431


24 مهر ماه 1389




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر